روزنوشت
يكشنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۲:۲۴ ق.ظ
امروز باز هم دیر از خواب بیدار شدیم. خانمم برای خرید و غیره با مادرش رفت بیرون بعد از ظهر برگشت.
زنگ زدم مدرسه گفتن هنوز کسی هماهنگ نکرده بیای مدرکت رو بگیری. به معاون حقوقی ناحیه پیام دادم چک نکرد. آخر زنگ زدم معاونت حقوقی کل و گلایه کردم. گفتم بعد از دو هفته منتظر موندن هنوز اتفاقی نیفتاده، گفت پیگیری میکنم.
برای ارائهی چهارشنبه چند صفحه به اسلایدا اضافه کردم. کار خسته کننده ای بود.
غروب رگبار بارون شروع شد. برق منطقه هم برای ۲ ساعت قطع شد. حوصله مون تو تاریکی سر رفت، رفتیم بیرون خانمم کفش بخره. از هر مدلی خوشش میومد سایز پاهاشو نداشتن. من از یه مدل برای خودم خوشم اومد خریدیم. این بار چندمه که تو این چند وقت میریم برای اون خرید کنیم و تهش من دست پر برمیگردم.
- ۰۰/۰۲/۲۶